محل تبلیغات شما

بسم الله الرحمن الرحیم

کلی حرف برای نوشتن دارم. اما حوصله نوشتن ندارم. این همه نوشتم، این همه فایلهای word با عنوان تراوشات و حرف دل در درایوهای لب تاپ ذخیره کرده ام، چه تغییری حاصل شد؟! انگار جای خالی که در ذهن و فکرم پیدا میشود افکار دیگری سریع از راه میرسند تا جای خالی را پر کنند و چون مته مغز مرا سوراخ کنند!

زندگی روی بدش را همیشه به ما نشان داده است. آن روی سختی که انگاری در پس آن آسانی نیست. دلم نمیخواست انقدر تلخ و ناله کنان اینجا را به روز کنم اما چه کنم که هر چه اینجا منتشر شود بروزی از واقعیت و حقیقت زندگی ام است و من از این تلخی گریزی ندارم.

صریح بگویم که دیگر از اینکه خودم را با این جملات که امتحان است، قرار است غربال شوم، صبوری را یاد میگیرم، بزرگ میشوم، از پس سختیها و مشکلاتِ بزرگتر میتوانم بربیایم، حکمت خداست و.، آرام کنم خسته شده ام. بهتر است بگویم دل شکسته شدم. من دارم چوب امیدوار و خوش بین بودن به آینده را میخورم. جریان زندگی دارد به من یاد میدهد که خیلی هم نباید به آینده امیدوار باشی. نباید خیلی دنبال بوی بهبود ز اوضاع جهان باشی.

باشد روزگار! بچرخ، بد هم بچرخ. اما مطمئنم پاسخ همه سؤالها، ابهامات و متحیر بودنهایم را روزی خواهم یافت.

***

یا دلیل المتحیرین.

من و پارادوکسهایم

تسلیم شدن، خوب یا بد؟ من می‌گویم: بد :(

تمامی ندارند، کارهای هر روز را می‌گویم

کنم ,هم ,خیلی ,دل ,نباید ,باشی ,به آینده ,جای خالی ,خداست و ,و ، ,آرام کنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها