محل تبلیغات شما

بسم الله الرحمن الرحیم

روز سوم

زکریا پروردگار خود را خواند: ای پروردگار من! مرا از سوی خود فرزندی نیکو عطا فرما. یقیناً تو شنوای دعایی.*

وقتی در محراب عبادت ایستاده بود فرشتگان بشارت یحیی را به او دادند. زکریا شاید تعجب کرد که پرسید: پروردگار من! چگونه برایم پسری خواهد بود، درحالی که پیری به من رسیده و زنم نازاست؟ خدا فرمود: چنین است، خدا هر چه را بخواهد انجام میدهد.*

***

* جزء سوم، سوره آل عمران، آیۀ 38

* جزء سوم، سوره آل عمران، آیۀ 40

- دل نوشت: من هربار به این دو آیه میرسم، بغض میکنم و چشمانم پر اشک میشود. قلبم منقلب میشود. دلم میخواهد با صدای بلند گریه کنم. قربان صدقه مهربانی ات بروم. سر به سجده بگذارم و بگویم ممنونم که مهرت را در دلم افکندی. هربار این پرسش زکریا و پاسخ تو را میخوانم از دوست داشتنت سرشار میشوم. ما زکریا نیستیم اما تو همان خدای زکریا هستی که توبه کنندگان را دوست داری و به احوال همه بندگانت مهربانی و دعاها را میشنوی.

من و پارادوکسهایم

تسلیم شدن، خوب یا بد؟ من می‌گویم: بد :(

تمامی ندارند، کارهای هر روز را می‌گویم

زکریا ,پروردگار ,تو ,سوره ,جزء ,خدا ,جزء سوم، ,آل عمران، ,سوم، سوره ,پروردگار من ,عمران، آیۀ

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها